ناگفتههای عباس موزون درباره «زندگی پس از زندگی»؛ امکان پخش زنده وجود نداشت!
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۵۷۳۴۴
برنامه پر مخاطب «زندگی پس از زندگی» که با موضوعی متفاوت در ایام ماه مبارک رمضان روی آنتن شبکه 4 سیما پخش شد از معدود برنامههای چند سال اخیر تلویزیون است که واکنشهای ضد و نقیض بسیاری نسبت به آن در جامعه شاهد بودیم و برخی به تحسین این برنامه پرداخته و برخی آن را به شدت مورد انتقاد قرار دادند.
عباس موزون به واسطه اجرا و تولید این برنامه این روزها از نامهای بحثبرانگیز تلویزیون است و قطعاً حتی طرفداران «زندگی پس از زندگی» پرسشهای بسیاری از او دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
روایتِ تجربهگرانِ «زندگی پس از زندگی» واقعی است یا ساختگی؟چرا شبکه چهار را برای برنامه «زندگی پس از زندگی» انتخاب کردید؟
قرار بود «زندگی پس از زندگی» از شبکه قرآن پخش شودساخت این برنامه با هزینه شخصی آغاز شد و همسرم بخشی از ارثیه پدری خودشان را برای ساخت این برنامه هزینه کردند. پیدا کردن آدمها، تحقیق و پژوهش و ضبط برنامه بیش از 4 سال طول کشید، وقتی که بیش از 95 درصد از برنامه ضبط شده بود با بعضی از شبکهها وارد مذاکره شدیم، مدیر گروه معارف شبکه یک به ما گفتند که یک قسمت از برنامه را ضبط کنیم و بعد بسیار علاقهمند بودند و حتی ایدهها و نظراتی هم داشتند.
با شبکه افق، شبکه قرآن هم مذاکراتی داشتیم که حتی شبکه قرآن با ما به تصویب هم رسید اما در شبکه قرآن هر چند که به لحاظ محتوایی مشکلی وجود نداشت، به لحاظ فنی شیوه تولید به شکلی بود که با روند تولید ما تطبیق نداشت تا اینکه در شبکه چهار دوست عزیزم آقای نوروزی به تازگی مدیر گروه ادب و هنر شده بودند که با من تماس گرفتند و جویای کاری که سالها انجام میدادم، شدند و من شرایطم را گفتم و در نهایت به نتیجه رسیدیم.
با وجود اینکه کار در شبکه قرآن به تصویب هم رسیده بود به چند دلیل که برخی از آنها را مطرح میکنم شبکه چهار را انتخاب کردم. یکی از این دلایل علمی بودن شبکه چهار بود چرا که حرف ما کاملاً علمی است و مخاطب در چنین شبکهای میتواند متوجه شود که ما به دنبال چه چیزی در این برنامه هستیم. ما به اثبات فکر میکردیم و به دنبال احساس نبودیم.
دلیل دیگر این بود، آقای نوروزی دوست عزیزم که پیشنهاد ساخت و پخش این برنامه در شبکه چهار را به من داده بود فردی مورد اعتماد و با دانش است و مهمترین دلیلم برای انتخاب شبکه چهار این بود که اگر من میخواستم این برنامه را به شبکه یک ببرم مشخص بود که مخاطب زیادی خواهد داشت چرا که از ظرفیت محتوا باخبر بودم و میدانستم در فرم هم میشد این مفهوم را اجرا کرد. پس از ساخت فصل اول روابطعمومی شبکه چهار من را فراخواندند و گفتند که این برنامه پربینندهترین برنامه شبکه چهار از زمان تأسیس تا امروز شده است.
انتخاب شبکه چهار ریسک بزرگی بود، این شبکه رسالتش نخبگانی است و اقلیت علمی جامعه را تغذیه میکند و هیچوقت به دنبال مخاطب کثیر نبوده است و بودجهاش هم به همین شکل تنظیم شده است.
من استخاره کردم و به همسرم که صاحب سرمایه هم بود گفتم که انتخاب شبکه چهار مناسبتر است. همان زمان برای همسرم مثالی زدم که اینجا مطرح میکنم. شما یک مغازه را در انتهای راهروی یک پاساژ تصور کنید و مغازهای که در ابتدای پاساژ است و حتی رهگذرها هم میتوانند ویترین آن را ببینند. این مغازه هم فرصت جذب مشتری بالایی دارد و هم اجارهاش بیشتر است اما مغازه انتهای پاساژ اگر بتواند نظر مشتریها را جلب کند و داخلش با حضور مشتریها شلوغ شود توجه همه جلب میشود که در این مغازه چه اتفاقی افتاده است. شبکه چهار هم برای من چنین ویژگی داشت که اگر من در شبکه چهار میتوانستم نظر مخاطبان را جلب کنم ارزش کارم بسیار بیشتر بود. قصد من این بود که همه متوجه شوند، برنامه برای پخش شدن در زمان و شبکه مناسب دیده نشده و بیش از هر چیز محتوای این برنامه است که توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
من اطمینان داشتم که میزان مخاطبان این مجموعه بالا خواهد بود و بر این عقیده بودم که تفاوت میزان مخاطبان شبکه چهار پس از پخش «زندگی پس از زندگی» ارزش این برنامه را مشخص میکند.
در یکی از برنامهها که خیلی در فضای مجازی وایرال شد، وقتی مهمان برنامه از تجربه دیدار با امام حسین (ع) میگوید شما نمیتوانید خود را کنترل کنید و از استودیو خارج میشوید. درباره این تجربه بگویید و دلیل این اتفاق چه بود؟
اگر از استودیو خارج نمیشدم، نمیتوانستم خودم را کنترل کنمبار اول که این تجربه را شنیدم منقلب شدم و هر بار که میشنیدم منقلب میشدم و حتی هر بار که به این تجربه فکر میکردم چنین حسی داشتم. به همکاران میگفتم که به شدت نگران آن شب هستم که کنترل اجرا در این قسمت از برنامه کار بسیار سختی است.
از آنجا که این تجربه هر بار من را منقلب میکرد، با خود گفتم اگر دوباره چنین حسی به من دست دهد هیچ راهی جز ترک کردن صحنه نخواهم داشت چرا که اطمینان داشتم شدت گریه اجازه نمیدهد که روی صندلی بنشینم. مخاطب قطعاً تصور میکند واکنش من یک اتفاق ناخواسته بود اما من از قبل به این عملکرد فکر کرده بودم؛ البته من در این فکر بودم که خودم را کنترل کنم اما دیدم که دوباره این امکان برایم وجود ندارد و تصمیم گرفتم صحنه را همانطور که دیدید، ترک کنم.
من به ساختارشکنی اعتقاد دارم، اگر کاری نو نباشد به هیچوجه انجام نمیدهم و در اجرا هم من مواردی را برای نوآوری داشتم.
شما در اجرا با مهمانان که تجربههای خاصی داشتند همراه میشدید و حتی برخی مواقع از مهمان جلوتر بودید و او شما را تأیید میکرد. این شکل اجرا باعث شد برخی بر این عقیده باشند که شما هم چنین تجربهای داشتهاید. آیا این شناخت از تحقیقات شما میآید یا خودتان هم چنین تجربهای داشتهاید؟
تسلط من به موضوعات مطرح شده ناشی از مطالعه، مصاحبه و تأمل زیاد استمن همیشه در اجرا این برنامه سعی میکنم چند مسئله را رعایت کنم. با وجود اینکه من بارها تجربهای که بیان میشود را شنیدهام، خود را در جای مخاطب قرار میدهم و سوالی را میپرسم که ممکن است در ذهن مخاطب شکل گرفته باشد.
مثلاً مهمان برنامه که از دیدار با شخصی دیگر صحبت میکند، من از او میپرسم که آن فرد چه ویژگیهایی داشت. این تجاهلی که در لحظه اجرا دارم فنی است و در واقع من خود را جای مخاطب قرار دادهام.
اینکه من برخی مواقع از تجربهگر بیشتر به اتفاقی که رخ داده تسلط داشتم ناشی از مطالعه زیاد، مصاحبه زیاد و تأمل است. در برخی مواقع تجربهگر نمیداند که چه زمانی از بدنش خارج شده است. مثلاً فردی گفت که به شیشه اتوبوس برخورد کرده، اتوبوس با یک تریلی تصادف داشته و من وقتی از شیشه به بیرون پرتاب شدم چند متر جلوتر روی جاده بدن من متوقف شد.
ایشان فکر میکرد وقتی بدنش کنار جاده متوقف شده روح از بدنش خارج شده است، من به او ثابت کردم که وقتی به شیشه برخورد کردی و هنوز در هوا بودی از بدنت خارج شدهای. من با استدلال این موضوع را به اثبات رساندهام و استدلال من از تجربه و مطالعهام در موارد مختلف میآید که به این موضوع شناخت پیدا کردهام.
تجربهای مشابه آنچه که مهمانان برنامه «زندگی پس از زندگی» مطرح میکنند، داشتید یا خیر؟
تجربه جدا شدن از بدن نداشتهامخیر، من در این زمینه بیتجربهام ولی به شما اطمینان میدهم اگر هر کس با چند هزار تجربه شبانهروز زندگی کنید و با دقت در آنها تأمل کنید میتوانید به سطحی برسید که از فرد تجربهگر جلوتر میروید و میدانید او چه دیده است و دیگر نیازی نیست که حتماً همان تجربیات را کسب کرده باشید.
افراد از اینکه تجربهگرها چه چیزهایی دیدهاند تعجب میکنند اما شگفتی و تعجب من در این است که چرا ما نمیتوانیم آنها را ببینیم و یا در واقع تجربه آنها را داشته باشیم. در واقع من از این متعجبم که چرا ما اینقدر غیر عادی هستیم و این عینک غیر عادی چرا بر تن من است.
برخی بر این عقیدهاند که آنچه تجربهگرها در برنامه شما مطرح میکنند، از منظر علم اینگونه توجیهپذیر است که این تجربیات در واقع توهم افراد است. نظر شما درباره این گزاره چیست؟
همه نقدها مفید هستند، حتی آنها که با خصومت نقد میکنندمن نقدها و حرفها را دستهبندی میکنم و به همه هم گفتهام که بعد از ماه رمضان به نقدها پاسخ خواهم داد. من به افراد کاری ندارم و برای من محتوای نظرات اهمیت دارد.
من انتقادات را دستهبندی میکنم و معتقدم منتقد من معلم من است. منتقد دلسوز نقدش وارد است و ما باید هزینه کنیم، از او خواهش کنیم تا ما را مورد انتقاد قرار دهد.
منتقد دلسوزی هم وجود دارد که نقد او وارد نیست چرا که نظرش اشتباه است. این انتقاد هم کاملاً ارزشمند است چرا که من از طریق او متوجه میشوم هزاران نفر مثل او فکر میکنند و این باعث میشود من پاسخی از طریق او به همه آن هزاران نفر بدهم. من بعد از برنامههایم به صورت زنده در فضای مجازی با مخاطبان صحبت میکردم، این برنامههای زنده هیچ ارتباطی با سازمان صداوسیما ندارد.
سومین دسته منتقدی است که دلسوز و دوستدار شما نیست ولی خصومت و دشمنی هم ندارد. این دسته از منتقدان ممکن است انتقادی درست داشته باشند و یا انتقادی داشته باشند که وارد نیست. من قطعاً از انتقادات درست این افراد هم استقبال و استفاده میکنم و حتی اگر اشتباه بگوید هم مثل دسته دوم میتوانم متوجه اشکالی شوم که ممکن است در ذهن هزاران نفر باشد.
چهارمین دسته منتقدان هم افرادی هستند که خصومت دارند. این افراد اتفاقاً بهتر از دسته اول با محتوای برنامه موافق هستند و اثرگذاری آن را میدانند و اتفاقاً به دلیل همین دانش است که با من مقابله میکند چرا که منافع، سود و نفع او در جایی است که برنامه شما با آن منافع در تضاد است. این منتقد میتواند طرفدار مادیگرایی باشد و جامعه مادیگرایی فقط به دنبال سرمایه بیشتر است و وقتی با این نگرش مواجه میشود که من میگویم برای این طرف اینقدر دغدغه نداشته باشد چرا که سمت دیگری وجود دارد که ارزشمندتر است، سرمایهدار به این نگرش حمله میکند. حتی این دسته از منتقد هم معلم من است.
وقتی یک جریان در تلاش است تا بگوید که این اتفاقات توهمی بیش نیست. آنها در تلاش هستند تا محتوای شما را رد کنند، میگویند در مغز بخشی وجود دارد به نام هیپوکمپوس و وقتی که اکسیژن در مغز کاهش پیدا میکند فرد دچار توهم میشود.
سه دسته اول محترم و مفید هستند و دسته چهارم مفید است. من بدون توجه به اسامی و افراد انتقادها را دنبال میکنم و به آنها توجه دارم.
گفتوگو غذای روح من است و من حتی در نیشابور سخنرانی ده و نیم ساعته داشتم. من اهل گفتوگو هستم و آن آدم ساکت که در برنامه میبینید مربوط به همان محتوا و برنامه است وگرنه من به شخصه فردی اهل گفتوگو هستم.
چرا پخش زنده را برای برنامه «زندگی پس از زندگی» انتخاب نکردید؟
ما در تجربه ساخت فصلهای قبل «زندگی پس از زندگی» که فصل اول هر قسمت ۵۰ دقیقه و در فصل دوم و سوم هر قسمت ۹۰ دقیقه روی آنتن رفت، به هیچوجه حاصل ۵۰ یا ۹۰ دقیقه صحبت نیست بلکه ما در اکثر مواقع بیش از ۳ ساعت گفتگو داشتیم و حتی تجربه ۷ تا ۱۱ ساعت گفتگو هم داشتیم. یکی از اصلیترین دلایل پخش غیر زنده برنامه همین مسئله است.
بخشی از روش و شیوه اجرای من کنترل روحیه مهمان است. من از سال ۱۳۸۵ زبان بدن را تدریس میکنم و معتقدم مجری برای اجرای برنامه باید پیکرتراشی کند به این معنا که با توجه به موضوع و محتوای برنامه اجرای خود را تغییر دهد و هماهنگ کند. من اگر مجری یک برنامه ورزشی باشم شما شگفتزده خواهید شد چرا که سبک اجرای من مختص همان برنامه خواهد بود.
من در سن ۱۸ سالگی برای اجرای یک تئاتر کمدی بازیگر منتخب خراسانات شدم. من در این برنامه باید اجرایم را به سمتی ببرم و در سبک و سیاقی قرار دهم که برای مهمانم آرامشبخش باشد چرا که ما در برنامه حتی تجربه بیهوشی مهمان را داشتیم؛ مهمانی که صحنه جهنم را به ذهن آورده و از ترس آن بیهوش میشود. فیلمهای پشتصحنه این برنامه هم موجود است و ما میخواستیم این ویدیوها را پخش کنیم، اما افراد رضایت نداشتند.
موردی وجود داشت که یک مرد آنقدر گریه کرد که مجبور شدیم لباسش را از تن در آورده و با زیرپوش در هوای آزاد او را قرار دادیم تا حالش بهتر شود و دوباره گریم شده و جلوی دوربین بیاید. این برنامه با این شرایط اصلاً فضای زنده ندارد.
منبع: برنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: زندگی پس از زندگی زندگی پس از مرگ زندگی پس از زندگی شبکه چهار شبکه قرآن برنامه ها تجربه ای گفت وگو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۵۷۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه جامعی برای مدیریت سیلاب در خراسان جنوبی لازم است
ایسنا/خراسان جنوبی معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری خراسان جنوبی گفت: برنامه جامع و مدونی برای مدیریت سیلاب در استان باید داشته باشیم و این امر جزو اولویتهاست.
علیرضا عباسزاده امروز (شنبه، ۱۵ اردیبهشت ماه) در ستاد مدیریت بحران شهرستان نهبندان، اظهار کرد: هنر حاکمیت و محل آزمون مدیران، همین موضوع مدیریت بحران است.
وی با بیان اینکه اگر در مدیریت بحران کوتاهی کنیم، جایی برای دفاع نیست، افزود: سال به سال امکانات مدیریت بحران استان را تجهیز میکنیم و تجربیات ما هم زیاد شده که جزو سرمایههای ماست.
معاون استاندار گفت: همه باید با تمام توان و با همدلی و همکاری پای کار خدمترسانی در سیلاب باشند تا مشکلات رفع شود.
عباسزاده با اشاره به خسارت سیل زیرکوه در هفته گذشته، بیان کرد: از همان ساعات اولیه سیل، تمام محورها بازدید و با بسیج امکانات دستگاهها، محورهای اصلی مواصلاتی بازگشایی شد.
وی شأن حاکمیتی، ارزشمند و اثربخش مدیران را مسأله مدیریت بحران ارزیابی کرد و گفت: شرایط خوبی در استان حکمفرماست.
عباسزاده توجه به مصوبات سفر رئیس جمهوری درباره مدیریت بحران و توجه به آبهای مرزی را از اولویتها دانست و افزود: در استان بیش از ۲۲۰ سازه آبخیزداری در دو تا سه سال گذشته اجرا شده است که اگر نبود، خسارتها دوبرابر می شد.
به گفته او، شناسایی چالش بحرانی در برنامههای مدیریت بحران باید مورد توجه مدیران باشد، ما در شرایط جدید، شاهد بارش باران از نوع رگباری و سیلابی هستیم که باید مدیریت شود.
وی با بیان اینکه زیرساختهای عمرانی ما با یک ندانمکاری بهدنبال سیلاب از دست میرود، بنابراین پیشنهادهای تکمیلی باید داشته باشیم، اظهار کرد: اکنون وضعیت شهرستان خوسف بهدنبال سیلاب از وضعیت نهبندان هم بدتر شده و شرایط آن مانند زیرکوه است. بنابراین تمام استان نیازمند توجه و مدیریت بحران است.
معاون استاندار گفت: میزان خسارت سیل به زیرساخت راه در زیر کوه ۱۰۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
عباسزاده بیان کرد: حوزههای راهداری، بنیاد مسکن و جهاد کشاورزی بیشترین خسارتها را داشتهاند و باید گزارشها جمعبندی و خسارت ها اعلام شود.
وی با بیان اینکه شرایط خسارت در نهبندان مانند زیرکوه نیست و مدیریت بحران در این شهرستان خوب بوده است، گفت: نیروهای امدادی و عملیاتی استان برای مدیریت بحران، کم است و باید از امکانات محلی و منطقهای برای مدیریت بحران استفاده کرد.
معاون استاندار با اشاره به اینکه باید مجوزهای استفاده از بخش خصوصی در شرایط بحران گرفته شود که مانعی در شرایط بحران وجود نداشته باشد، افزود: اکنون دستگاهها باید ارزیابی و اقدامات جبرانی خسارت را آغاز کنند. برنامههای جبران خسارت سیل توسط دستگاهها باید ارائه شود.
وی اضافه کرد: حجم عملیات سیل در خوسف زیاد بوده است و با توجه به انتخابات پیش رو، راههای دسترسی به روستاها باید هرچه سریعتر بازگشایی شود.
انتهای پیام